اطلاع از بروز شدن
پنج شنبه 90 فروردین 11
سلام دوستان گرامی.. سال نو مبارک باد.. انگار باید سال نو را با پستی انتقادی و تلخ شروع کنیم..
پروازمان تاخیر داشت و روشن بود که هنگام اذان صبح و حتی طلوع خورشید در هواپیما خواهیم بود.. یعنی برای نماز صبح به مقصد نمیرسیم و باید آن را در هواپیما بخوانیم. .در هواپیما با وجود خستگی مفرط کلی سعی کردم خوابم نبرد تا وضویم را برای نماز صبح داشته باشم.. هنگام نماز صبح وقتی از مهماندار خواستم که قبله را از خلبان بپرسد انگار چیز تازهای به گوشش خورده است. وقتی که برای نماز بلند شدم تنها و تنها یک نفر دیگر را دیدم که مثل من دنبال اقامهی نماز صبح است.
البته غیر از عدهای که شاید خیال میکنند نماز مال فقیر بیچارههاست و هواپیما که دیگر جای نماز نیست، اصلا اعتقاد ندارم که همهی مسافران اهل نماز نبودند و دلشان برای نمازشان نمیتپید.. و حتی مهمانداران و کادر پروازی که هیچکدامشان را ندیدم نماز بخوانند بی نماز نمیدانم.. چون معتقدم بسیاری از ما به احکام دینیمان آنگونه که شایستهی ادعایمان است آگاهی نداریم.. به آن عدهای که از فرط خستگی در خواب ناز بودند کاری ندارم.. اما شاید بسیاری از بیدارها چه مسافر و چه مهماندار، ندانند که نماز تعطیلی بردار نیست و تحت هر شرایطی باید خوانده شود.. شاید خیال میکنند وقتی شرایط لازم برای نمازگزاردن وجود ندارد تکلیف ساقط است و بعدا میتوان قضایش را به جا آورد.. شاید خیال میکنند چون در آسمان هستیم و بالاتر از سطح کعبه و قبله قرار داریم نمیشود نماز خواند.. شاید فکر میکنند به خاطر تغییر مسیر هواپیما جهت قبله تغییر میکند پس نمیتوان نماز درست و حسابی خواند.. شاید فکر میکنند که چون خدا ارحم الراحمین است در این شرایط دیگر به ما کاری ندارد و از ما نماز خواندن با مشقت را نمیخواهد.. اگر چنین است که در جبههی جنگ دیگر اصلا نباید نماز خواند..
این مشکل البته به عدم آشنایی ما با احکام دینی برمیگردد. زیرا زیاد دیده و شنیدهام که بعضیها حتی در مسافرتهای زمینی وچه بسا با وسیلهی شخصیشان هم نماز را نمیخوانند و معتقدند وقتی رسیدند با خیال راحت به نماز میایستند وقضایش را میخوانند. آری این مشکل ماست که در آموزش اعتقادات و احکاممان یاد نگرفتهایم که هنگام سختیها و در تضاد بین دنیا و آخرتمان، مظلومتر از خدا گیر نیاوریم و به او وعدهی فردا و پس فردا ندهیم. اما مشکل دیگر ـ صرف نظر از تاخیر که امروزه دیگر جزو اساسی و قاعدهی اصلی مسافرتهای هوایی ما شده است ـ برمیگردد به بی برنامگی و عدم تنظیم اوقات پروازی با شرایط و وقت انجام فرائض..
یادم میآید یک روز که میخواستم یک سفر داخلی بروم ساعت پرواز دقیقا هنگام اذان صبح بود و طول مسیر و جهت مسافرت هم چون به شرق کشور بود فرصت اقامهی نماز در هواپیما را نمیداد.. وقتی که داشتند مسافران را سوار اتوبوس میکردند که به سمت هواپیما ببرند چند دقیقه بیشتر تا اذان صبح نمانده بود.. من و چند نفر دیگر ایستادیم تا اذان بگویند و نمازمان را در نمازخانهی فرودگاه بخوانیم. متصدی پرواز اصرار داشت که همه را سوار کند و مدام هشدار میداد که اگر سوار نشوید هواپیما میپرد و از پرواز جا میمانید.. البته ما گوش به حرف او نکردیم و چون تعدادمان هم کم نبود و کارت پرواز هم در دست داشتیم توانستیم نمازمان را ـ بگذریم که چطور ـ بخوانیم و به پرواز هم برسیم.. اما واقعا باید از مسئولان مربوطه سوال کرد که مگر ما در جمهوری اسلامی زندگی نمیکنیم.. آیا برنامه ریزی ما هم دست بیگانگان و بی اعتقادهای به نماز است؟ مگر به نص صریح قرآن نباید کسانی که متولی برنامههای حکومت اسلامی میشوند اولین دغدغهشان اقامهی نماز و فرهنگ نماز باشد؟